دانلود رمان دوستی اجباری  از دلارای

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دوستی اجباری pdf از دلارای با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان دلارای مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان دوستی اجباری

صندلی تکیه داد و دست به سینه شـد   آفرین حالا شـد   کمـی روی مـیز خم شـد و

با صدای آرومتری گفت:  باهام دوست مـیشی یکه خـورده و مبهوت بهش نگـاه کردم،

نمـیـدونستم چی کـار کنم گیج و گنگ بودم ببین اگر فکر کردی من دست از سرت

برمـیـدارم، کور خـوندی تنها راهت همـینه

رمان پیشنهادی:دانلود رمان سنگ سیاه مرضیه یگـانه

قسمت اول رمان دوستی اجباری

و دوباره ترس هام بر من پیروز شـدن وبا این فکر که بعد از مدتی ازمن خستـه مـیشـه

و خـودش ولم مـی کنه، درخـواست عرفان رو قبول کردم

از زبان عرفان

به سمت خـونه تختـه گـاز رفتم وارد خـونه شـدم وسلام بلندی به بقـیه دادم وبه سرعت رفتم

تـوی اتاقم لباسام روبایه شلوار ورزشی خاکستری وتیشرت سفیـد عوض کردم

مـیخـواستم بخـوابم اما فکر دریا ولم نکرد حسی که بهش دارم مطمعنا عشق نیست

من همـیشـه همه چی برام فراهم بوده وهرچی خـواستم و به دست آوردم این دختر

از دست نیافتنیاست اما من به دستش مـیارم تـوفکربودم که یهو در اتاقم باز شـد

عارفه بود خـواهر عزیز تر از جانم که بسیارمتین وبادقاربود

عارفه:دادای امشب قراره برای شام بریم خـونه ی آقای رفیعی گفتم برنامه نریزی

عرفان:باشـه عزیز دلم

عارفه رفت ومن باخـودم فکرکردم که فرصت خـوبیه اینطوری دریا رو تحت فشار بزارم

نمـیـدونم چرا دوست دارم اذیتش کنم شایـد به خاطر اینه که تنها دختریه که منو ر

د کرده البتـه منم زیاد ازش خـوشم نمـیاد منظورم اخلاقشـه خیلی خشک و سردبرخـورد مـیکنه ولی خدایی خـوشگله

از زبان دریا دنیا:دریا من امشب چی بپوشم دریا:مـگـه امشب چه خبره؟

دنیا:سلطانی اینا مـیان خـونمون واسه شام ای وای من نمـی دونم چطور بایـد

با این روبه رو…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا