دانلود رمان شبهای گراند هتل  از مهناز سید جواد جواهری

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان شبهای گراند هتل pdf از مهناز سیـد جواد جواهری با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مهناز سیـد جواد جواهری مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان شبهای گراند هتل

من پريوش هستم. همان پريوشي كه زماني اهل كافه و خيلي از مردم او را به نام بانوي ناشناس مي شناختند.

همان كسي كه وقتي از پله هاي جايگـاه بالا مي رفت تا برنامه ممتاز كافه گراند هتل را اجرا كند

غريو شادي و كف زدن جمعيت گوشـها را كرد مي كرد. همان خـواننده به نامي كه نه تنها مردم عادي

بلكه خيلي از كله گنده هاي شـهرباني و گـاه مهره هاي برجستـه اي از دربار با تمام شـدن برنامه اش

به پايش شاخه گلي نثار مي كردند و از او طلب مي كردند تا او نيز شاخه گلي از گلهاي آتشيني

را كه در دست داشت به آنان بدهد. شاخه گلهايي كه هميشـه پيش از رسيدن به دستشان پرپر يم شـد

تازه بر سر همان سهم كوچك هم اغلب يقه ها پاره مي شـد و كار به كتك كاري مي كشيد و تا

پاسبانهاي نظميه مداخله نمي كردند غائله نمي خـوابيد

آري، من همان بانوي ناشناس ديروز و پريوش امروز هستم….

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان ما پنج نفر

قسمت اول رمان شبهای گراند هتل

در آن شب پاییزي طهران، باغ کـافه گراند هتل شلوغ بود. با آنکه باد ملایمـی که از عصر شروع شـده بود با

فرود آمدن شب شـدت مـی کرفت، اما باز بیشتر جمعیت در باغ جمع بودند تا در ساختمان آجري کـافه؛ به

خصوص اطراف جایگـاه نوازندگـان و دور استخر. پیشخدمتـها سینی به دست در گردش بودند و سینیهاي

انواع کباب و جوجه کباب و نوشابه هاي جورواجور را دور مـی گرداندند. باد ملایمـی که مـی وزیـد بر سطح

زلال آب استخر جلوي ساختمانِ آجري دست مـی کشیـد و بعد…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا