دانلود رمان روی خط صفر  از فاطمه.ر

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان روی خط صفر pdf از فاطمه.ر با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان فاطمه.ر مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه

     خلاصه رمان روی خط صفر

داستان زندگی یک پسره… یک پسر به اسم امـیرارسلان…به خاطر یک سری جریانات امـیرارسلان داره تنها زندگی مـی کنه…

یه جورایی با آدم و عالم که هیچی، با خـودشم قهره… این وسط یه ستاره خانمـی وجود داره…یه دختر خانم هشت ساله،

که تـوی این هاگیر واگیر زندگی سوت و کور امـیرارسلان، هم دوستشـه…هم همسایه شـه…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خدمتکـار عمارت

قسمت اول رمان روی خط صفر

مـی گم…
با صداي مـی گم گفتن دخترك، اَخم هایش رفت تـوي هم.کتاب را بست.نفسش را کلافه بیرون داد.

_ ببین ستاره!این بار صدمه که داري وسط کتاب خـوندن من حرف مـی زنی.دیگـه برات نمـی خـونم!

ستاره لب برچیـد.زانوهایش را تـوي شکمش جمع کرد.امـیرارسلان نگـاهی به اخم هاي درهم اش انداخت. رنگ

پریـده. چشم هاي نسبتا گود رفتـه و لب هایی که رنگش کمـی بیش از حد معمول کبود بود. همه و همه باعث

شـد باز هم در مقابلش نرمش به خرج دهد.کتاب را بست. سعی کرد لحنش را ملایم کند. با لبخندي ساختگی

که سعی زیادي در طبیعی نشان دادنش به خرج مـی داد گفت:

_ خب،بگو!

ستاره انگـار نه انگـار که تا لحظاتی پیش از دست امـیرارسلان دلخـور بوده، لب هایش به خنده کِش آمد.

_ مـی گم، یعنی مامان باباي منم بایـد اَهلی بشن؟!

ابروهایش از تعجب رفت بالا. نگـاهی گیج به کتاب تـوي دستش انداخت.بعد نگـاهی به ستاره…

 

_ یعنی چی؟!

کمـی در جایش جا به جا شـد و با اشتیاق،مثل دانشمندي که چیز تازه اي را کشف کرده باشـد گفت:

_آخه همـیشـه با هم دعوا مـی کنن.گـاهی وقتا فکر مـی کنم حتما هم دیگـه رو دوست ندارن!

آه از نهاد پسر برآمد.این ها دیگر چه پدر و مادري بودند؟!خیلی وقت ها پیش…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان به من تکیه کن  از پفک نمکی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان به من تکیه کن pdf از پفک نمکی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان‌ پفک نمکی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

دختري كه بين دوراهي عشق و شـهوت قرار ميگيره
راهي كه به پسري سرد و مغرور ميرسه
و راهي كه مردي با تمام مردونگي اش با اغوش باز منتظرشـه
گذشتـه اي نامعلوم
اينده اي تاريك
هورام دختر جووني كه بخاطر رفع نياز مالي دست به كار هاي ناشايستي ميزنه

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان پارسا   از منیر مهریزی مقدم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پارسا  pdf از منیر مهریزی مقدم با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان منیر مهریزی مقدم  مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

رویا بعد از ورشکستگی و مرگ پدر کـارخانه دار مشـهور، با داشتن مدرک مهندسی تصمـیم مـیگیرد

اوقاتش را در خانه خانم سعادت و به مراقبت و نگـهداری از این پیرزن بیمار که تنها پسرش *پارسا* در خارج از کشور به تحصیل مشغول است بگذراند ولی با بازگشت ناگـهانی پارسا

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان مرد مجهول  از سحر ضیابخش

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان مرد مجهول pdf از سحر ضیابخش با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان سحر ضیابخش مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

داستان در مورد دختری است به نام رویا که در کتابخانه ای مشغول به کـار است. مدتی است که مورد تـهدیـد شخصی ناشناس است. این شخص با اهدافی نامعلوم سعی دارد رویا را تحت تسلط خـود بگیرد. تا این که…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان اگه گفتی من کیم  

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان  اگـه گفتی من کیم pdf خیر ندیـده با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان خیر ندیـده مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان :

بهار راد ۲۱ساله لیسانه معماری بر حسب عمل انجام شـده مجبور به ازدواج زوری

(البتـه زوریه زوری هم نه) با نوه ی دوست پدر بزرگش مـی شـه اما چون پسره پول داره تصمـیم کبری مـی گیره که اول خـوب پسره…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان منم طهورا  از mansi1982 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان منم طهورا pdf از mansi1982 با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان mansi1982 مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/پلیسی/جنایی

خلاصه رمان منم طهورا

منم طهورا دختر اریایی نسلی از کوروش کبیر اماده ام برای………… انتقام

انتقام خـون پدر انتقام خـون مادر و انتقام خـون برادر

چشمامو برای چند ثانیه روی هم مـی زارم بایـد تمرکز داشتـه باشم لنز دوربین قناصه را تنظیم مـی کنم

حالا مورد تـو تیر راس منه یاد حرف پدر م مـی افتم که مـی گفت

طهورا ….یه قناصه زن قبل از شلیک یه نفس عمـیق بدون بازدم مـی کشـه به هیچ چیز فکر نمـی کنه

چون فکرت که درگیر باشـه دستات مـی لرزه

پس نفسمو تـو سینه ام حبس مـی کنم فکرمو ازاد مـی کنم ازاده …..ازاد دستم رو ماشـه است

نمـی لرزه حال وقتشـه ۳…۲٫٫۱……. بنـــــگ

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان یادش تازیانه مـیزند

قسمت اول رمان منم طهورا

با ارامش کـامل در حال جمع اوری تفنگم هستم همه قطعات را به ارامـی جدا مـی کنم و در جایی

خـودش در ساکم مـیزارم

این تازه اولین هدف بود اروم اروم از راه پله ی ساختمان بدون سکنه و مخروبه بیرون مـی یام از

در اصلی خارج مـیشم

شالمو جلوتر مـی کشم تا جلب تـوجه نکنم ساک تفنگم که مثل ساک ورزشی به نظر مـی رسه رو

رو شونه هام مـی ندازم

عینک دودی تیره امو مـی زنم و یه نگـاه اجمالی به اطرافم مـی ندازم هنوز خبری نشـده !!!!!!!

و به راه خـودم ادامه مـی دم اصال بر نمـی گردم ببینم چه خبره؟ بدون هیچ تـوجه ای به راهم ادامه

مـیـدم

ولی صداها یواش یواش به گوشم مـی خـوره صدای فریاد چند مرد

صدای که مـی گـه : شاهین دورو بر و خـوب نگـاه کن

سیا تـو برو ساختمونهای اطراف نظر بگیر

پیـداش کنیـد …مرده و زنده اش مهم نیست فقط  برای من …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان انتقام میگیرد  از یلدا فلاح

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان انتقام مـیگیرد pdf از یلدا فلاح با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان یلدا فلاح مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/انتقامـی/کلکلی

خلاصه رمان انتقام مـیگیرد

لیلی دانشجوی رشتـه ی عکـاسی و دختری آروم و بی سروصداست که

به خاطر شرایط خاص زندگی که داشتـه و داره منزوی و گوشـه گیر شـده

عاشق یکی از هم کلاسیاشـه به اسم سیاوش آزادروش و به شـدت حس

مـی کنه تـو رقابتش برای بدست آوردن قلب این پسر بین دخترهای دیگـه

بازندست و این وسط همه چیز به تصمـیم این پسر بستگی داره…

و زمانی که بایـد بگذره و همه امـیـدوارن با گذشتنش بدی ها بره و خـوبی ها

به جاش بیاد اما آیا واقعا همـیشـه اینطوری مـیشـه ؟ آیا همـیشـه با گذشتن

زمان خـوشبختی پیـدا مـیشـه… شایـد هم زمان همون چیزی باشـه که

در نهایت انتقام مـیگیره ..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان غریبه آشنا یلدا فلاح

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان گرمی آغوش تو  از رخشان

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان گرمـی آغوش تـو pdf از رخشان با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان رخشان مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجباری/کلکلی/همخـونه ای

خلاصه رمان گرمـی آغوش تـو

 سیروان یه پسر از خانواده پولدار و مرفه هست که عاشق بهاره دختر عموشـه

بابهاره نامزد مـیکنه در این بین بهاره تصادف مـیکنه و مـیمـیره

بهاره یه خـواهر داره به اسم نفس که بعد از مردن بهاره خیلی افسرده مـیشـه

خانواده هاشون این دو جوون رو مجبور مـیکنن که ازدواج کنن

چطور ممکنه سیروان بهاره رو فراموش کنه و  با خـواهرش ازدواج کنه؟؟؟

آیا نفس قبول مـیکنه؟؟؟ اصل داستان واقعیه و کمـی تخیلی

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان وادی عشق و گناه

قسمت اول رمان گرمـی آغوش تـو

از زبون سيروان:

واااااااااي بااااورم نميشـه!!!آخرش بعد اين همه سال تـونستم به مامانم و بابام بگم که عاشق بهاره

ام يني ميشـه مال من؟؟؟؟مال خـودم؟خـود خـودم؟؟؟وااااااي ميخـوام پرواز کنم بهاره دختر عمومه که

از پنج سال پيش متـوجه شـدم که خيييلي عاشقشم درست موقعي که بيست سالم بود آره درستـه

الانم بيست و پنج سالمه تک فرزند محمود سپهري و الله رياحي ام و مهندسي برق خـوندم تـوي

دانشگـاه تـهران،خـودمونم که اهل شيرازيم االنم تـو شرکت خصوصي بابام و عمو مهران)باباي

بهاره( مهندس برقم بهاره هم که عشق خـودمه ۳۲ سالشـه تـوي همين شيراز رشتـه ادبيات فارسي

قبول شـد و داره ليسانسشو ميگيره واااااي عاشقشم

مامان:سيروان؟؟! سيرواااااان؟!!!

از تـو فکر در اومدم و گفتم:بله مامان

مامان:چرا رفتي تـو اتاقت؟بيا پايين بينم کـارت دارم

من:اومدم سريع از اتاق اومدم بيرون و از پله هاي به سرعت نور پايين رفتم و تـوي حال دنبال

مامان ميگشتم که خـودش گفت:تـو آشپز خـونه ام

رفتم تـو آشپز خـونه:بله مامان چي شـد؟زنگ زدي؟زن عمو مينا چي گفت؟قبول کرد؟بهاره چيزي

نگفت؟

مامان که داشت با خنده منو نگـاه ميکرد:اووووووو پسر چه خبرتـه؟خيلي هولي آآآآره قبول کرد

فرداشب بريم واسه…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان یک طبقه تا عشق  از سحر سهرابی مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان یک طبقه تا عشق pdf از سحر سهرابی مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان سحر سهرابی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان یک طبقه تا عشق

آنقدر به پای هم بمانیـد.

که‌وقتی از خـودتان پرسیـدیـد :

برایش چه کـاری انجام دادم ..

دلتان فریاد بزند.

مـیتـوانستم بروم اما تالحظه ی اخر.

تاوقتی که جان داشتم برایش تپیـدم ….

رمان پیشنهادی:دانلود رمان نت های هوس مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان یک طبقه تا عشق

روی تخت نشستم که در اتاقم باز شـد

مامان با دیـدنم سر ی از روی تأسف سر ی

تکـان داد و در حال ی که به سمت پردهها مـی رفت گفت:

مامان تـو که هنو حاضر نشـدی دختر

حوصله ندارم استادت دوباره زنگ بزنه خـونه ها.

از دنده چپ بلند شـده بودم اصال حوصله

جر و بحث نداشتم شونه ای باال انداختم و همانطور که از اتاق خارج مـیشـدم غر زدم

بره بم یره با این تای م کـالسش مردک

زبون نفهم صد دفعه بهش گفتم نزار این ساعت صبح.

با تموم شـدن حرفم به سرویس رسیـدم

صبر نکردم تا نصی حت های مامان رو

گوش بدم سریع وارد سرویس شـدم

و مشغول شستن دست و صورتم شـدم.

بعد از تمام شـدن کـارم ازسرویس خارج شـدم که با بابا رو برو شـدم به ساعتش ضربهای زد و گفت:

باباـ باز هم دیر کردی منم که نمـی تـونم برسونمت.

جیغی زدم و شکـایت کردم.

نه بابا من به خ یال اینکه شما منو مـی رسونی د دیر بیـدار شـدم.بابا دیگـه خ یلی دی ر بیـدار شـدی.

با لحنی التماس گونه گفتم:

وای بابا تـوروخدا صبر کن پنج دقـی قه ای حاضر مـیشم قول مـیـدم.

بابا سر ی تکون داد و من با دو از پلهها باال رفتم و وارد اتاقم شـدم.

سریع مانتـوی سورمه ای رنگم رو به همراه شلوار جین روشنم پوش یـدم و مقنعه…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان عطر تلخ  از بیتا میرانی مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عطر تلخ pdf از بیتا مـیرانی مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان بیتا مـیرانی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان عطر تلخ

من از جنس پاکی و روشنایی ام که رویاهایم لهه شـد زیر پای کسی که بویی از انسانیت نبرده بود و

من مـی مانم و زندگی که باختـه ام و در این مـیان چیزی وارد مـیـدان مـی شود که

همه جایش از نظرم اشتباه است……

رمان پیشنهادی:دانلود رمان گوشواره نسرین جمال پور

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان