دانلود رمان تاوان بوسه های تو بدون سانسور

دانلود رمان حرارت تنت با فرمت apk به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

تاوان بوسه های تو📚⬆️

ژانر #عاشقانه. #اجباری #طنز #کلکلی

خلاصه :

یغما دختری از جنس من از جنس تو از جنس یک دختر نیازمند نیازمند عاطفه ..احساس…دارای خانواده ای که در سطح معمولی قرار دارند دختری که شاید به دلیل زیبایی با مزاحم های زیادی روبه رو می شه و یکی از این مزاحم ها طی زد و برخورد با بردار متعصبش یحیی گشته و یحیی قاتل شناخته می شه وقتی خانوادش نمی تونند رضایت خانواده مقتول و جلب کنند یغما پیش قدم می شه و بردار بزرگ مقتول با یغما شرط می ذاره ازدواج با بردار دختر بازش شرط بخشوده شدن یحیی است…

شماره پشتیبانی پس از خرید :

09170366695

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

با پرداخت هر دو جلد را دانلود کنید

در صورتی که امکان پرداخت ندارید در تلگرام شماره کارت بگیرید

آقای شورکی

قیمت : 21 هزارتومان

دانلود رمان تاوان بوسه های تو

دانلود رمان زنجیر و زر اثر zk ( زینب کیوانپور) بدون سانسور

دانلود رمان زنجیر و زر اثر zk ( زینب کیوانپور) بصورت رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در بیست رمان

دانلود رمان زنجیر و زر pdf از zk ( زینب کیوانپور)

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر

ژانر رمان: عاشقانه

خلاصه رمان زنجیر و زر

پافرا تاشچیان نوه ی تاشچیان بزرگ در یک مهمانی با اروند روبرو شده و در نگاه اول عاشق تصویر بی نقص او می شود.

اما زمانی که در اتاق خواب خانه با آن مرد گیر میفتد، این روبرویی منجر به یک رسوایی بزرگ می شود! اروند کامکار ، مردی جذاب و

تاجری ثروتمند که برخلاف ظاهر مبادی آداب و آرامش با هدف و برای انتقامی سخت به تاشچیان ها نزدیک شده است و

چیزی نمیگذرد که خودش را همسر نوه ی کوچک بزرگ ترین دشمنش میبیند! تاشچیان ها قرار ازدواج آن ها رو ترتیب می دهند

تا آبروی رفته خانواده را برگردانند بی خبر از اینکه در آینده چطور راز های قدیمی برملا خواهند شد و…

شماره پشتیبانی پس از خرید :

09170366695

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

با پرداخت هر دو جلد را دانلود کنید

در صورتی که امکان پرداخت ندارید در تلگرام شماره کارت بگیرید

آقای حامد شورکی

قیمت : 28 هزارتومان

دانلود رمان زنجیر و زر با لینک مستقیم

دانلود رمان عموی ناتنی و شهوتی من (دو جلد کامل) بدون سانسور

دانلود رمان های havva7 به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

رمان :#عموی_ناتنی_و_شهوتی_من( #جلد_دوم )

جلد اول : #پدر_بزرگ_هات_من

نویسنده : #Sara_Erotic

ژانر : #عاشقانه

خلاصه :

کاتیا دختری هست که تو یه باشگاه کار میکنه وقتی صاحب باشگاه رو میبینه بین اینا یک کشش شدید به وجود میاد کاتیا و کارن وارده رابطه میشن ولی روزگار باهاشون نمیسازه و دوری بینشون به وجود میاد کاتیا میفهمه کارن عموی ناتنیشه و باید رابطشونو قطع کنن ولی کارن نمیزاره و اتفاقاتی پیش میاد که زندگی هر دوشون …..

شماره پشتیبانی پس از خرید :

09170366695

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

با پرداخت هر دو جلد را دانلود کنید

در صورتی که امکان پرداخت ندارید در تلگرام شماره کارت بگیرید

آقای حامد شورکی

قیمت : 30 هزارتومان

دانلود رمان عموی ناتنی و شهوتی من (دو جلد کامل) رایگان

دانلود رمان پدر بزرگ هات من ( (دو جلد کامل) بدون سانسور

دانلود رمان پلیس هات من به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

جلد اول : #پدر_بزرگ_هات_من

نویسنده : #Sara_Erotic

ژانر : #عاشقانه

خلاصه :

بلا دختری آروم و س.ک.س.ی که با پدربزرگ جَوون‌و هات‌وهوسبازش زندگی میکنه. با بزرگتر شدنش کم کم توجهش به تنها جنس مذکر زندگیش جلب میشه و عاشق پدربزرگش میشه و در یک شب توی پارتیِ ساحلی اولین س.ک.سشون آغاز میشه و …

شماره پشتیبانی پس از خرید :

09170366695

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

با پرداخت هر دو جلد را دانلود کنید

در صورتی که امکان پرداخت ندارید در تلگرام شماره کارت بگیرید

آقای حامد شورکی

پس از پرداخت هر دو جلد برای شما نمایش داده میشود

قیمت : 30 هزارتومان

خرید از طریق لینک زیر

دانلود رمان پدر بزرگ هات من ( (دو جلد کامل) اثر سارا بصورت رایگان

دانلود رمان استاد خاص من از محیا داوودی نگارش قوی

دانلود رمان استاد خاص من از محیا داوودی بصورت pdf به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در 20novel.com

📓 نام رمان : #استاد_خاص_من

🖋 نویسنده : #محیا_داوودی

🪄 موضوع رمان : اجتماعی ، عاشقانه , دانشجویی , دانشگاهی

📄 تعداد صفحات : 1108

🗒 خلاصه رمان :

داستانی از یلدا دانشجوی تخس استاد جاوید است که صرفا جهت انتقام از استادش پیشنهاد ازدواجش را قبول میکند، غافل از اینکه سرنوشت قرار است خیلی چیزها را عوض کند، عاشقانه ای طنز و تکرار نشدنی …

شماره پشتیبانی پس از خرید :

09170366695

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

با پرداخت هر دو جلد را دانلود کنید

در صورتی که امکان پرداخت ندارید در تلگرام شماره کارت بگیرید

آقای حامد شورکی

پس از پرداخت هر دو جلد برای شما نمایش داده میشود

قیمت : 21 هزارتومان

خرید از طریق لینک زیر

دانلود رمان استاد خاص من از محیا داوودی نگارش قوی

دانلود رمان مردونگیمو بخور pdf با لینک مستقیم

دانلود رمان پسر هات من pdf به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دانلود پس از پرداخت

شماره پشتیبانی پس از خرید :

تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ

در صورتی که امکان پرداخت ندارید در تلگرام شماره کارت بگیرید

09170366695

آقای حامد شورکی

قیمت : 24 هزارتومان

دانلود رمان مردونگیمو بخور pdf از دختر زمستان بدون سانسور

دانلود رمان به وقت پاییز اثر آذین بانو بدون سانسور

دانلود رمان ثانیه های امید به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دانلود رمان به وقت پاییز اثر آذین بانو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

پاییز دختری که در ۱۸ سالگی مادرش را از دست داده و تصمیم میگیرد تنها زندگی کند اما آن زمان وضع مالی او برای عملی کردن تصمیمش خوب نبود! ولی به لطف پدرش و حمایت مالی او موفق شد مستقل بشود، ازدواج زود هنگام پدرش بعد از مرگ مادرش با نازنین دختری هم سن و سال خود پاییز در تحقق این تصمیم بی تاثیر نبود! و حالا او که بعد از چندین سال سختی به یکی از بهترین وکیل‌های این شهر تبدیل شده و زندگی اش رنگ و بوی آرامش گرفته ولی با آمدن مهراد …

خلاصه رمان به وقت پاییز

همزمان با پارک کردن ماشینم در پارکینگ و پیاده شدنم؛ ماشینی کنار ماشین من توقف کرد. احتمال می دادم ماشین متعلق به همسایه جدیدم باشد؛ خواستم پا تند کنم و زودتر بروم تا در آن ساعت مجبور به سلام و احوال پرسی نشوم چون مطمئن نبودم چه کسی از اعضای آن خانواده را خواهم دید؛ تا خواستم قدمی بردارم با بسته شدن در ماشین و صدای سوتی مجبور شدم به عقب برگردم حدسم درست بود مهراد بهادر بود که با قدم های بلند نزدیکم شد. _سلام خانم وکیله همسایه یعنی اینقدر کارت سنگینه که کله‌ی سحر میری بیرون تا نصف شب؟ اخم کردم؛

کوتاه نیامد و با دست اشارهای به سر و وضعم کرد! -اونم با این شکل و قیافه و سر و وضع. تا این حرف را زد آتش گرفتم به او نزدیک شدم و در حالیکه نگاہ پر غضبم رو مستقیم به چشمانش دوخته بود آرام و محکم گفتم: به شما ربطی داره؟ لب های مهراد به یک سمت کشیده شدند و پوزخندی بر لبانش نقش بست و همانطور که او هم نگاهش رو به چشمان من دوخته بود به آرامی گفت: نه فقط کنجکاو شدم، یک خانم وکیل موفق و محترم چقدر سرش شلوغه که تا این وقت شب، با این تیپ و قیافه بیرونه. کمی فاصله گرفتم و در حالیکه انگشت اشاره ام را سمتش گرفته

بودم با لحنی آرام و محکم گفتم: دفعه اخرتون باشه در مورد چیزی که ربطی بهتون نداره، کنجکاوی می کنین و درباره‌ی من اظهار نظر می کنید؛ تا وقتی که همسایه من هستین این و به خاطر بسپرین. من هر زمان دلم بخواد میرم و هر زمان هم بخوام بر می گردم خونم؛ سر و وضع و ظاهرم هم فقط به خودم مربوط میشه. خوبه! منم برم در بزنم برای خانواده شما تعیین و تکلیف کنم؟ دلم نمی خواست بیشتر از این با او هم کلام شوم؛ بر روی پاشنه کفشم چرخیدم و با قدم هایی محکم و پر صلابت به سمت پله ها رفتم. از شدت عصبانیت نفس هایم کوتاه و تند شده بود …

دانلود رمان به وقت پاییز اثر آذین بانو pdf

دانلود رمان هما اثر فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا) بصورت رایگان

دانلود رمان بهشت دختر عمو پی دی اف به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دانلود رمان هما اثر فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

هما عاشق و دلباخته، فرید پسرعمه اش است، فرید هم مثل، هما عاشق و شیفته ست، اما این عشق و شیفتگی برای همای قصه نیست! همای قصه این بار همای سعادت نیست، همای حسرت است! با این حال چرخش زمین و زمان این دو عاشق را بیش از حد به هم گره میزند؛ اما تصمیم با هماست باید دید او چه فکری به حال این گره ها می کند، آن ها را باز می کند یا محکم تر از قبل گره می‌زند …

خلاصه رمان هما

وقتی رسیدم هامون خوابیده بود و این کمی برایم عجیب بود. سابقه نداشت هنگام رسیدنم نباشد یا حتی خواب باشد او همیشه بود. مامان که متوجه تعجبم شده بود خواب بودنش را به مساعد نبودن حالش ارتباط داد. هر چند واضحاً مشخص بود دلیل دیگری در این بین وجود دارد کمی که پافشاری کردم، از حال و احوال نامساعد روحی اش خبر داد و گفت خودش هم چیز بیشتری نمی داند مدتی ست فقط می داند این وضعیت گریبانش را گرفته خواستم گله کنم که چرا زودتر مرا در جریان نگذاشته که با فکر

به حال و روز خودم، خفه شدم. من احمق آنقدر در دنیای فرید غرق شده بودم که از همه چیز دور مانده بودم. شرمنده بودم و حرفی برای گفتن نداشتم. این بی خبری ها فقط تقصیر خودم بود. با وجود اینکه فکرش بیش از حد مشغول هامون بود اما طوری نگاهم می‌کرد که حس می کردم بی پرده ذهنم را میخواند. حالا که رودرویش بودم نمی توانستم طبق معمول همه چیز را به فقدان بابا اتا ربط دهم و دلم هم نمی خواست چیزی از وضع زندگیم بدانند. نه او و نه حتی هامون بیماری هامون به قدر کافی

توان مامان را می گرفت و هامون هم به قدر کافی از بیماریش می کشید که دیگر جایی برای من نداشت و من نمیخواستم باری اضافه بر دوششان شوم منی که تقریبا هیچگاه برای آنها دردسری جز دلتنگی نداشتم و تمام بارم بر دوش بابااتا بود. مامان خواسته بود حرف بزند یا در واقع از زیر زبان من حرف بکشد که خستگی و خواب آلوده بودن را بهانه کردم و در اتاقی که هرگاه سراغشان می آمدم، به من اختصاص می یافت سنگر گرفتم. تا حتی شده فقط برای چند ساعت این حرف زدن را به تعویق بیندازم و …

دانلود رمان هما از فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا) بدون سانسور

دانلود رمان و ان یکاد اثر ریحانه کیامری نگارش قوی

دانلود رمان غریبه آشنا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دانلود رمان و ان یکاد اثر ریحانه کیامری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دختری مذهبی با خانواده ای مساحمه کار به نام الهه سادات که چهل روز بعد از فوت نامزد صیغه ای اش متوجه بارداری اش می شود، کسی را باور نمی کند که جنینش حلال است و تهمت فسق و فجور میخورد، اما با حضور یک ناجی، الهه سادات از پرتگاه خودکشی و سقط جنین عقب می کشد و آن شخص کسی نیست جز مهندس سهراب همایونفر، کسی که اللهه سادات را زن داداش خطاب می کند و …

خلاصه رمان و ان یکاد

مجید جعبهی دستمال کاغذی را برداشت و به طرف خواهرش پرت کرد . _برو چاییتو بریز وروره جادو! سهراب در تایید حرف رفیقش برآمد . _راست میگه دیگه برو، لازم نکرده انقدر از محسنات داداشت واسهش بگی . انقدر بگو تا پشیمون شه از دعوت کردنمون . _نه بابا این چه حرفیه میزنید اتفاقا من خوشحالم میشم اینجا رو خونه خودتون بدونید . سهراب شانه بالا انداخت . _اوکی، خلاصه از ما گفتن بود . مجید به شانه اش کوبید . _داداش همین الان آتش بس اعلام کردیما، بذار دو دقیقه ازش بگذره بعد شروع کن . و رو به دینا کرد .

_حساب تو هم باشه وقتی رفتیم خونه، خواهر مهربونم. دینا دهان خند پوکری زد و گفت : _نه دیگه خطرناک شد . فقط وقتایی خواهر مهربونت میشم که نقشه ی شومی تو سرت باشه . من برم چای بریزم . الهه خواست دنبالش برود که دینا مانع شد . _ای بابا گفتم میرم میریزم دیگه، تو میای چی کار؟ نترس چای ریختن بلدم . _آخه من معذبم…

مهمونی به هر حال، بار اوله میای_نه معذب نباش، بنشین از تماشای ماجراه ای پت و مت لذت ببر . و به محض نیم خیز شدن مجید به سرعت نشیمن را ترک کرد. الهه که فضا را سنگین دید، سکوت را شکست . _چرا ملینا خانمو نیاوردین؟ منتظر ایشون هم بودم . سهراب باز به قادهان جدی اش برگشت . _لطف داری . _خودشون دوست نداشتن بیان؟

_نه، نگفتم بهش . _چرا آخه؟ میاومدن خوشحال میشدم . _دیگه نیومدنش بهتر بود . _چی بگم والا… هرطور خودتون صالح میدونید. مجید خطاب به سهراب گفت: _اگه ازم بپرسن تنها کار عاقلانه و خوبی که تو توی کل عمرت انجام دادی چیه؛ بدون شک امشبو براشون تعریف میکنم. _خب حالا توام، باز شروع نکن. _باشه دادا، من تسلیم!…

دانلود رمان و ان یکاد از ریحانه کیامری pdf

دانلود رمان شوک شیرین از مژگان قاسمی بصورت رایگان

دانلود رمان ذهن خالی از سایت 98ia به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دانلود رمان شوک شیرین اثر مژگان قاسمی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دو تعرض در یک شب و سرنوشتی که بعد از آن با حضور خان بختیاری رقم میخورد، دلوان دختری از تبار کورد که درست شب ازدواج، اجباریش با خانِ یار احمدی فرار میکند و به خانه‌ی خان بختیاری پناه میبرد اما آنجا با حضور هیرمان، خانزاده‌ی پر ابهت بختیاری، بزرگترین اتفاق زندگی او رقم میخورد …

خلاصه رمان شوک شیرین

خیال خامی بود. یک خیال خام و احمقانه که نمی‌دانست ذره ای اهمیت برای این مرد در حال رانندگی، دیگر ندارد این مرد پرونده راهی را خیلی وقت پیش بسته بود شاید در جایی میان همان روزهای دور کودکی. روزهایی که با اسمی ترک خورده به روی دختر عمه از دور چشم داشت. خصوصا در مهمانی های بزرگ ولی راهی به جز اطاعت نداشت. اطاعتی طبق رسوم که با دست خودشان به هم خورد و این گره آزاد شد. هرچند که در کل مدت اعلام نامزدی رسمی با راهی تمام تلاشش را برای کامل بودن کرده بود برای همسر شدن یک همسر بی دل. وقتی واکنشی از سمت

هیرمان ندید از گوشه چشم کمی دقیق تر نگاهش کرد دیدن این چشمان بی تفاوت به گفت و گوی آن ها اصلا به مزاجش خوش ننشست به خصوص که کل خاطرات این سه شب گذشته حسابی روانش را به هم ریخته بود و به دنبال بهانه ای برای یک درگیری درست و حسابی می‌گشت. باز هم یادش آمد بی اختیار از آینه راه خوی را از نظر گذراند و دستی که از پنجره بیرون مانده بود را مشت .کرد او برایش یک آرزوی محال میشد. درست همین فردا که در روستا همه چیز برملا می‌گشت دیگر اثری از او و این پ احساس کهنه نبود. زبان تندش به کار افتاد. -خب حالا تکلیف چی

میشه؟… خانزاده‌ی مغرور و دلربای روستا… تکلیف پسر عمه ای که فردا مجبور میشی ازش دفاع کنی چی میشه؟ پای هیرمان محکمتر روی گاز فشرده شد و دم عمیقی، محکم و قاطع گفت: من نگفتم ازت دفاع میکنم… من به درخواست مادرت و مادرم اومدم بیارمت تهران در اصل تصمیم اصلی رو اونا برات میگیرند نه من … صدای هق ریز عمه اش را نشنیده گرفت و با فکری که هر لحظه آشوب تر میشد ادامه داد: سعی کن زبون به دهن بگیری روزبه … چون واقعا به خونت تشنه ام… روزبه نیشخندی زد و زبانش را در دهانش را دوری داد و با لحنی بی تفاوت گفت …

دانلود رمان شوک شیرین از مژگان قاسمی نگارش قوی