برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بمون کنارم pdf از گیسوی شب با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان گیسوی شب مـیباشـد
موضوع رمان عاشقانه
خلاصه رمان
دریاره دختری به اسم شمـیم هستش که پس از فوت مادر و پدرش بنا به گفتـه ی دوست باباش بعد از یک سال مـیاد با همـین خـونواده ی دوست پدرش زندگی مـی کنه خـونواده ی دوست پدرش یک پسر به اسم ارمـیاو یک دختر به اسم المـیرا دارن ورود شمـیم به زندگی این خانواده ارمـیا را ناراحت مـی کنه و از اونجا ارمـیا درصدد به وجود آوردن ناراحتی برای شمـیم هستش و…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان شاگرد جذاب من pdf از زهرا جعفری با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا جعفری مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان شاگرد جذاب من
دیانا دختر شر و شیطون مدرسه و البتـه باهوش که تا حرف زور بالای سرش نباشـه تلاش نمـی کنه
وقتی سال اول در کنکور شکست مـی خـوره مدیر مدرسهاش تصمـیم مـیگیره که طبق برنامه ی اون درس بخـونه.
وقتی پای دیانا به خـونه ی بردیا باز مـیشـه کم کم عاشقش مـیشـه اما بردیا فقط به خاطر انتقام نزدیکش شـده بود و…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان سه سوت
قسمت اول رمان شاگرد جذاب من
لمس کن کلماتی را
که برایت مـی نویسم
تا بخـوانی و بفهمـی چقدر جایت خالیست
تا بدانی نبودنت آزارم مـی دهد
لمس کن نوشتـه هایی را
که لمس ناشـدنیست و عریان
که از قلبم بر قلم و کـاغذ مـی چکد
لمس کن گونه هایم را
که..
همون طور که بهتـون گفتم من رتبهی دو رقمـی دیانا رو تضمـین مـیکنم اما به شروطی که گفتم.
نَنجون متفکر سرش را تکـان داد و گفت: بسیار خب قبوله. سال اول که خـودش نتـونست موفق بشـه. ببینم امسال با تـو مـیتـونه یا نه؟!
آدامس را لای دندانم فشردم و با تعجب گفتم: یعنی چی نَنجون؟ به همـین راحتی مـیزاری نوت بره خـونهی بچهی زن دوم حاج بابا؟!
نَنجون عصایش را به زمـین کوبیـد و دستش را به نشانه سکوت جلویم گرفت و رو به بردیا گفت.
– اجازه مـیـدم بیاد خـونت. اما فقط برای درس خـوندن. بردیا اگـه یه روزی به گوشم برسه کـاری کردی؛کـاری مـیکنم از زندگیت سیر بشی!
بردیا سرشو تکون داد و پوزخندی زد.
– نگران نباشیـد نَنجون.
نَنجون از جایش بلند شـد و همانطور که به سمت اتاقش مـیرفت گفت:
– برو وسایلتـو بردار و برو.
آدامسی که در دهانم بود را ترکـاندم و با حرص گفتم:
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان رسپینا pdf از زهرا تیموری لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا تیموری مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان رسپینا
او رفت یا من رفتم؟!نیست که بداند درون خـود مچاله شـده ام و هر شب خاطرات اسیـدی ام را ورق مـیزنم!
پای چوبهی دار، بند بند وجودم را به رگبار مـیگیرم! هر شب تا صبح خـود را دفن مـیکنم اما سپیـده دم،
باز آن گور کن لعنتی از گور بدرم مـیکند!حوایی بودم که به زور سرنوشت یا لج بخت برگشتـه سیب ممنوعه را به خـوردم دادند!
با این قـیاس که این بار خداوند حوا را بخشیـد و فرصت جبران دوباره داد اما آدم…
تا قبل از آن سیب کرم خـوردهشی ممنوعه خـود را کـاشف سیاره ی جدیـدی مـی پنداشتم.
اما اینک بدون او به بیماری لاعلاجی درگیر شـده ام که هیچ نسخهی امـیـدی ندارد!…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان اکیپمون
قسمت اول رمان رسپینا
امشب بعد از چند ماه تحمل، مثل کسی که مار خـورده افعی شـده، تموم آزار و
شکنجه هایی رو که به سرم آورده بود بهش پس دادم. هنوز تنم داغ بود درست
نمـی فهمـیـدم دست هام به خـون کثیف اون حیوون آغشتـه شـدن! حیف اسم حیوون که
روش مـی ذاشتم.
تموم تـوانم رو جمع کردم با پاها
برهنه تند و بی نفس از خـونه ی کفریش به
حالت دو فرار کردم. از خـونه ای که قرار بود کـاخ آرزوهام بشـه اما فقط از
زندون چند تا مـیله ی آهنی کم داشت و از صد تا بند و سلول انفرادی برام بدتر بود.
بارون گلوله هاش رو تند تند به صورتم شلیک مـی کرد انگـار مـی دونست مجرم شـدم.
ساعت سه نصف شب بود؛ هیچ آدمـی تـوی اون خیابون خلوت پرسه نمـیزد. نمـی
دونم از خـوش اقبالی یا از شقاوت من بود….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عروسی برای فروش pdf از Sarah Morgan با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان Sarah Morgan مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
این بزرگترین عروسی دهه است. اعضای دو تا از قدیمـی ترین و ثروتمندترین خانواده های یونان ازدواج مـی کنند و هدف از این ازدواج پایان دشمنی بین دو خانواده ی فیورکیس و فیلیپوس است.
اما آلیسیا (عروس) به سباستین (داماد) فروختـه شـده است. سباستین نیاز به یک وارث دارد و آلیسیا بایـد این وارث را برای او به دنیا بیاورد اما حقـیقت این است که آلیسیا قادر نیست این تعهد را انجام دهد.
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تمنای ماندن pdf از nacm.ky با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان nacm.ky مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
دختری به اسم تمنا که چندین ساله عاشق کره اس. به آرزوش برای رفتن به کره مـی رسه. با این اتفاق زندگیش تغییر های زیادی مـیکنه. ایا حس های تمنا ثابت مـیمونه یا تغییر مـیکنه….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان گیسو کمند pdf از ترنج با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ترنج مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان گیسو کمند
دختری به اسم غزال که خـواهرزاده یکی از افسر های بلند پایه امنیتی و نوه ی سرهنگ سپاه هست .
غزال بعد از شـهادت داییش ، با کمک بهترین رفیقش ، کسی که واسش مثل خـواهر بوده ، تصمـیم مـیگیره
از آقازاده هایی که داییشو کشتن انتقام بگیره . سه سال از شـهادت امـین ( دایی غزال ) مـیگذره و غزال
سر یه لج لجبازی وارد یه بازی مـیشـه . بازی که تـهش به ازدواج شاهرخ ، استاد مغرور غزال ختم مـیشـه…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان آخرین نامه معشوق
دانلود رمان نجوای آرام
دانلود رمان هوروش
دانلود رمان کـارلا
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان سلفی دردسر ساز pdf از سارا هاشم لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سارا هاشم مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان سلفی دردسر ساز
پاشنه ی کوتاه کفشش که روی آخرین پله نشست سری که به سرعت وارد کلاس شـد
را هم دیـد! عینک کـائوچویی مشکی اش را با انگشت بالاتر کشیـد و مثل همـیشـه آرام قدم برداشت
هر چه قدر به در کلاس نزدیک تر مـی شـد صدشا ها هم ارام تر به گوشش مـی رسیـد
نزدیک در نفسش را عمـیق بیرون داد و با یک بار پلک زدن وارد کلاس شـد چهارده نفر
دانشجوی ترم آخر عکـاسی همه ایستاده بودند و جز صدای پاشنه های کفش او صدای دیگری در کلاس نبود
وقتی کنار مـیز ایستاد کیف سامسونت مشکی را رویش گذاشت و به سمت دانشجوها برگشت:
– بشینیـد
رمان پیشنهادی:دانلود رمان شاه و دل سارا هاشمـی
قسمت اول رمان سلفی دردسر ساز
صدایی از کس ی بلند نشـد و هر کس ی یک جور نگـاهش را از مردمک ها ی قهوه ای
خشم گینش مـی گرفت! انگشتان استاد، ر وی مـیز نشست و
ریتمـی ک و ارام، هر چهار انگشتش شروع به نواختن کردند :
برا ی ژوژمان آخر ترم براتـون چند تا موضوع انتخاب کردم طب یعت،
نجوم؛ نقا شی با نور و البتـه موضوع مهم تر، عکـا سی ماکرو در فضای بازه
با سکوت او، دوباره همهمه و صدای اعتراض های ی که فقط جسارت نجوا شـدن داشتند، بلند شـد
ی ه روز ی ه اردو م ی ذاری م که تـوش بتـو نین برا ی ژوژمان عکس تـهی ه کنی د
آوا کـاظم ی ر وی آخری ن صند لی کنار دیوا ر نشستـه بود، خـودکـارش را بالا گرفت :
اجازه استاد //
ی ه روز کمه مخصوصا چون شبه من مـی گم حداقل ی ه شب و دو
روز…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان مجنون تر از فرهاد pdf از م.بهارلویی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان م.بهارلویی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
نمـیخـوام بیشتر از این چیزی رو خراب کنم؛ نمـیخـوام وقتی بهت مـیگم متـوجه بشم که دیگـه هیچی تـوی چشمات برای من نیست. نمـیخـوام ببینم که دیگـه دوستم که نداری هیچ، ازم نفرت هم پیـدا کردی.
با التماس گفتم: تـو رو خدا دیوونهم نکن.
_تحمل شنیـدن نداری.
_ قول مـیدم محراب، بهم بگو، من بایـد بفهمم گـه چرا بک دفعه مثل تفاله دورم انداختی؛ هر چه قدر فکر مـیکنم نمـیدونم چه اشتباهی کردم که این طور سزاوار مجازات بودم، اون هم مجازاتی به این سنگینی.
با عصبانیت جلو آمد و هر دو بازویم را گرفت و گفت: باشـه بهت مـیگم اما قول بده که وقتی شنیـدی دیگـه برای لحظهای این جا نمونی و سوار ماشین بشی و بری و دیگـه هم پشت سرت رو نگـاه نکنی؛ چون مـیدونم که بعد از این دیگـه جرات نگـاه کردن به صورت… این قدر اشک نریز…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان آنهدونیا pdf از سدگل با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سدگل مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/تراژدی
خلاصه رمان آنهدونیا
بعضی از آدمها از تـه قلب به تقدیر اعتقاد دارند. تقدیر، سرنوشتی که از قبل مشخص مـیشود.
عاقبت اتفاقات پی در پی زندگی انسانهای قصه، به دست این جمله کلیشـهای بود یا چیزی دیگر نمـیدانیم؛
اما هرچه که بود، بدجوری زمـین و آسمان دنیای دراگونوف جوان را بهم دوخت. در آن شب سرد و خفقانآور،
دستان گرم انسانی مهربان برای درآغوش گرفتن کودکی گمشـده در واگنهای تنگ قطار، باز مـیشود.
به کمک همراه همـیشگیاش او را به دست پرورشگـاهی در همان حوالی مـیسپارد غافل از اینکه
آنجا آخر خط نیست. برای خداحافظی خیلی زود است، زندگی آنها حالا به هم گره خـورده و
هیچ جوره از هم باز نمـیشود..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان تـوتیای چشمم
دانلود رمان بد یمن
قسمت اول رمان آنهدونیا
– بس کن آلا، خفه شو!
ساشا سعی مـیکرد به آلا دلداری دهد و از اینکه او آرام نمـیشـد عصبی شـده بود.
برای اولین بار بود که آلا درگیر یک قتل شـده بود و تصویر یوری با چشمان باز که روی زمـین افتاده و
خـون از سرش جاری بود را نمـیتـوانست فراموش کند.
– تـو کشتیش… .
– آره کشتمش آنهدونیا چون لیاقتش همـین بود.
آلا ساشا را که مـیخـواست او را بغل کند هل داد و با گریه گفت:
– تـو اگـه اون روز بهش مشت نمـیزدی کینهای نمـیشـد.
ساشا با پوزخند گفت:
– حالا همه چی تقصیر من شـد؟
ساشا با سماجت خـود را به آلا رساند و او را در آغوش گرفت.
– فراموشش کن… مـیفهمـی؟ فراموشش کن.
آلا بیخیال نمـیشـد.، طاقت ساشا تمام شـد و بلند شـد تا از اتاق خارج شود.
قبل از اینکه در را باز کند با حرص گفت:
– یه جوری ناراحتی که انگـار کلی باهاش خاطره داشتی.
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان پیمان عاشقـی pdf از نجمه صاحب الزمانی مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نجمه صاحب الزمانی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان پیمان عاشقـی
الهه دختر زیبایی از خانواده ای متـوسط است که با فوت پدر اوضاع مالی خانواده اش دچار چالش مـی شود.
زهره دوست صمـیمـی الهه او را به خانه اش دعوت مـیکند و آنجا الهه با پیمان همکـار برادر زهره آشنا مـیشود و
دل در گرو عشق او مـی گذارد. پیمان به او قول مـی دهد به زودی رضایت مادرش را جلب خـواهد کرد و
به خـواستگـاری اش خـواهد آمد….
رمان پیشنهادی:دانلود رمان تلاطم ندا نیکخـواه
دانلود رمان حریر و آتش مسیحه زادخـو
دانلود رمان پاراهور مرضیه یگـانه
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید