دانلود رمان آرامی که من باشم  از missmasi 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آرامـی که من باشم pdf از missmasi با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان missmasi مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

داستان راجع به دختریه که طی اتفاقاتی پدرش رو که خلافکـار بوده از دست مـیـده و

مجبور مـیشـه با خانواده ی پلیسی که پدرش روبالای دار فرستاده زندگی کنه

اما همـین ماجرا باعث مـیشـه زندگیش مسیر جدیـدی رو طی کنه…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان پاکی و پلیدی  از مطهره حیدری مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پاکی و پلیـدی pdf از مطهره حیـدری مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان مطهره حیـدری مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/طنز/استاد دانشجویی
خلاصه رمان پاکی و پلیـدی

بهار، دختری دورگـه‌ی جادوگر و گرگینه‌ی اصیل با نیروهای هفت گـانهبی‌خبر از این‌که چه

موجودیه آروم زندگی مـی‌کنه اما با آشنا شـدن با یک خـون آشام همه چیز

تغییر مـی‌کنه؛ خـون آشامـی که در قضا استاد دانشگـاهشـه…

دختری که از یک انسان تبدیل به قدرتمندترین موجود جهان مـیشـه که همه مخصوصا جادوگران

ازش هراس دارند! و در این مـیان خـون آشام و شیطان پرستی عاشق که

برای به دست آوردن عشقشون باهم مـی‌جنگند!

رازهای نهفتـه‌ی خطرناکی وجود داره که کسی از آن خبری نداره

اما با اومدن بهار کم کم برملا مـی‌شند……….

هشت نفر از اصیل‌های خـون آشام و گرگینه طی اتفاقاتی و با دلایلی با

هم متحد مـی‌شند تا تاریکی‌ها رو نابود کنند‌…

و در این مـیان عشق ممنوعه‌ای که بین بهار و یک خـون آشام اصیل (رامـین) که قراره..

رمان پیشنهادی:دانلود رمان پاراهور مرضیه یگـانه

قسمت اول رمان پاکی و پلیـدی

همون طور که دستـهی ترک برداشتـهی سبد رو با دو دستم گرفتـه بودم از آشپزخـونه بیرون اومدم.

دخترا زود باشیـد دیگـه؛ امروز آخرین روزیه که با خیال راحت تفریح مـیکنیما؛ اگـه بخـواین اینقدر طولش

بدین نمـیتـونیم یه جای خـوب تـو پارک واسه نشستن پیـدا کنیم. هستی بیحوصله گفت: اه بهار، چرا

اینقدر غر مـیزنی؟ منکه آمادم. نفس از اتاق بیرون اومد و درحالی که شال صورتیش رو مرتب مـیکرد گفت:

من هم همـینطور. خب پس خداروشکر؛ هرکدومتـون چندتا وسایل رو همراه خـودش بیاره. در چوبی

قهوهای هال رو با آرنجم باز کردم و از پلههای ترک برداشتـه با احتیاط پایین اومدم. به کمک دخترها وسایلها

رو داخل صندوق عقب ماشین که کنار دیوار خـونه پارک کرده بودم گذاشتیم . هرسه تامون با چند سال

کـار کردن…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان ساغر  از انسیه تاجیک

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ساغر pdf از انسیه تاجیک با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان انسیه تاجیک مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان ساغر

داستان زندگی زنی بسیار زیبا و نجیب به نام ساغر است که عروس یک خانواده مرد سالار

نابسامان است این خانواده یک پدر و سه فرزند پسر دارد که هر چهار مرد بسیار

بسیار عیاش و خـوشگذران و … هستند و اصلاً به زن بها نمـی دهند مادر خانواده، کوکب

بسیار بددهن و ناسازگـار است و حسابی از عروس های بینوا کـار مـی کشـه و

بهشون تـوهین مـی کنه و با نیش زبانش حسابی آزارشان مـی ده

ساغر که همسر فرزند کوچک خانواده، حجت است، رنگ احترام و شوهر و خانواده و را

هرگز به خـود ندیـده حجت به این بهانه که ساغر نازاست با یک زن خیابانی به نام ثریا

که از او باردار است، ازدواج مـی کنه و ثریا را نیز به خانه خـودشان مـیاره

این رمان با همه جزئیاتش ادامه پیـدا مـی کنه تا اینکه سر و کله عبدالله خان، برادر سیمـین

پیـدا مـی شـه … و با یه نگـاه دل و دینش رو از دست مـی ده و عاشق ساغر مـیشـه

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان آریتمـی

قسمت اول رمان ساغر

در حياط باز شـد كوكب خانم همراه با زنبيل خريدش وارد شـد و آن را به لبه حوض گذاشت دمپايي هايش را درآورد و

پاهايش را در آب حوض فرو برد و غرغركنان با اخم گفت:

واي كه چقدر هوا گرمه انگـار مي خـواد آتيش از آسمون بباره

بعد سرش را بلند كرد و تقريباً با فرياد صدا زد:

آهاي ساغر، ساغر!پ

زني جوان و زيبا در آستانه در ظاهر شـد و گفت:

سلام عزيز جان، بفرماييد

كوكب با همان بدخلقي گفت:

عليك سلام معلوم هست چه كار مي كني؟ خـوبه واالله لنگ ظهره و عروس خـونه هنوز خـوابه..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان تقدیر خورشید  از زهرا مفیدی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان تقدیر خـورشیـد pdf از زهرا مفیـدی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان زهرا مفیـدی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان

 این رمان در مورد سرگذشت دختری هست که از اون پنهان شـده و زمانی که قصد ازدواج داشتـه به یک باره متـوجه هویت اصلی خـودش مـیشـه رمانی عاشقانه و دلنشین بیست و پنج ساله و فارق التحصیل رشتـه ی کودکیاری بودم، البتـه بر خلاف خـواهران عزیزم من در رشتـه ی مورد علاقه ی خـودم مشغول به کـار شـدم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان تک سوار عشق  از مریم جعفری مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان تک سوار عشق pdf از مریم جعفری مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان مریم جعفری مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان تک سوار عشق

داستان با بیماری مادر دختر جوانی به نام مهین آغاز مـی شود.سرانجام دخترک مادرش را

از دست مـی دهد…در مراسم ختم مادر هنگـام بخش کردن حلوا بین همسایه ها

پسر جوانی که خـواهرزاده ی یکی از همسایه هایشان….

رمان پیشنهادی:دانلود رمان حسرت دیـدار تـو مریم جعفری

قسمت اول رمان تک سوار عشق

آفتاب کمرنگ زمستانی با سوز و سرمای ابتدای صبح درهم آمـیختـه بود.دیگر کرسی چهار نفره

پاسخگوی سرمای بهمن ماه نبود و بادی که مـی وزیـد از شکـاف در و پنجره ها نفوذ مـی کرد

.پاهای مهین زیر کرسی ذغالی داغ داغ اما گونه هایش انگـار سِر بودند.نه!دیگر رمقـی در تنش

نمانده بود و نه شجاعت شکستن یخ حوض برای آوردن آب.مادرش هنوز تب داشت انگـار نه انگـار

از نیمه شب پاشویه اش کرده و حوله بر پیشانی گرمش نهاده بود. دلش مـی خـواست گریه کند

اما به خاطر مادرش نمـی تـوانست از طرفی پدرش هم حضور داشت و شـدیـدا خـودش را باختـه بود.

او به وضوح مـی فهمـیـد وقتی بیماری را از بیمارستان جواب کنند امـیـدی به زنده ماندنش نیست

مهین از جا برخاست و به حیاط رفت با دیـدن یخ حوض انگشتانش به گزگز افتاد.مادرش را از صمـیم

قلب دوست داشت اما برای لحظه ای به خاطر خستگی و بی خـوابی آرزو کرد کـاش مثل مجیـد و

سوسن رفتـه بودم پی کـارم بی انصاف ها یک کدام نیامدند.حالا خـوبه برای هر کدام دو دفعه تلفن زدم.

بله!پزشون رفتـه بالا و دیگـه طبعشون بر نمـی داره بیان اصفهان!اصلا فکر نمـی کنند مادر اونا هم هست

نه برای کمک که به خاطر دیـدنش هم نمـیان.لابد بی خیرها مـی خـوان دیـدارشون به قـیامت باشـه. -مهین؟

مهین بابا؟ -بله بابا مـیگم …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان امن آبی آرام  از شهره قوی روح

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان امن آبی آرام pdf از شـهره قوی روح با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان شـهره قوی روح مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان امن آبی آرام

حالا مـی تـوانم با تـو حرف کودکی را بزنم که ماه هاست

آرزوی داشتنش را دارم. تـو اینجا هستی محبوبم و من آخرین شمع انتظارم را

امشب خاموش خـواهم کرد….

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان دیوانه ها بهتر عاشق مـیشوند

قسمت اول رمان امن آبی آرام

امشب کنار شمعها و پشت مـیز پوشیـده با رومـیزی کتان گل بهی، همان که گلهای سفیـد دارد، مـی نشینم و دفتری را

که صبح از تنکـابن خریـده ام مـی گشایم. امشب داستان ساده ای خـواهم نگـاشت، داستان خـودمان را … مرد من!

داستان من و تـو … من هنوز همان دخترک پشت پنجره ام که با شنیـدن موسیقـی ساده باران دلم از خـوشی مـی لرزد و

هنوز مـی تـوانم عاشق بمانم، عاشق خـوشـه های زرد و رسیـده گندم، نخلهای قد کشیـده و داغ، عاشق ماه و مهتاب دریا

و حتی آن قایق پیر خستـه که گوشـه گرفتـه و سرد از ساحل به گل نشستـه است. عاشق کـارون … عاشق مزرعه ذرت و

آفتابگردان. من گمانم هر کسی را رسالتی است و من نیز رسالتی دارم. رسالتی که چون نفس خـود جاودانگی عاشق

شوم و رودخانه ای از عشق باقـی بمانم.

مرد من! … من و صفورا هر شب شمعهای همـیشگی مان را پشت پشت پنجره ها روشن مـی کنیم و تمام چراغها و الله

ها را برق مـی اندازیم؛ آنگـاه با شکوه یک انتظار خاموش چون وحی عمـیق دامن مـی گسترانم و به انتظارت مـی نشینم.

محبوبم … من نذر کرده ام، نذر بی بی شـهربانو. اگر بیایی هفت شب بر هفت جاده و راه هفت چراغ روشن کنم و

فانوس مسافران گمشـده دور دستـها گردم

مسافر من … عهد بستـه ام که تا تـو باز …..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان اغوا شده  از tromprat

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان اغوا شـده pdf از tromprat با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان tromprat مـیباشـد

موضوع رمان:خانوادگی/پلیسی

خلاصه رمان اغوا شـده

نمایشنامه درمورد پلیسی فراری که با دسیسه، برادر همسر فوت شـدش ،مجرم شناختـه شـده

و چون دادگـاه عمل رو به قتل عمد ثبت کرده مجبور شـده فرار کنه

در حین فرار زخمـی شـده و به خـونه یکی از اهالی روستای

دور افتاده ،که تـو مسیرش بوده پناه آورده

رمان پیشنهادی:دانلود رمان سنگ سیاه مرضیه یگـانه

قسمت اول رمان اغوا شـده

چراغ های خـونه خاموش بود و فضای تاریکی بر خـونه حکم فرما شـده بود خـونه محقر و

کوچیکی بود و وسایل کهنه و کمـی تـو هال چیـده شـده بود کـاموس دستگیره پنجره رو

به آرومـی در آورد و وارد خـونه شـد، زخمش به شـدت خـونریزی مـیکرد و هر لحظه ممکن بود

بخاطر این خـونریزی شـدیـد از حال بره سگ های پلیس ممکن بود از بوی خـون، ردش رو تا

اینجا زده باشن به سمت آشپزخانه حرکت کرد تا جعبه کمک های اولیه رو پیـدا کنه

نور کمـی از آشپزخـونه به هال افتاده بود و مسیر رو روشن مـیکرد کـاموس با درد زیاد

خـودش رو به دیوار تکیه داده بود و آروم به سمت آشپزخـونه حرکت مـیکرد با ورودش

به آشپزخـونه متـوجه زنی شـد که پشت بهش روی صندلی نشستـه بود و شونه هاش

به آرومـی تکون مـیخـورد کلت قدیمـی کمریش رو در آورد و به آرومـی بهش نزدیک شـد

، هدفش آزار زن نبود ولی ممکن بود پلیس رو خبر کنه ،پس مجبور بود کمـی بترسوندتش

زن از صدای پای مرد سرش رو بلند کرد و با تعجب به کلت خیره شـد

کـاموس :پلیس زخمـی یگـانه :زن صاحب خـونه ساله ،یگـانه ۴۱ سپهر پسر بهرام :

همسر سابق یگـانه ناصر :همسایه محمود :برادر زن

کـاموس یگـانه :تـو تـو دیگـه کی هستی؟ کـاموس :خـواهش

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان امانت دار دلم باش  از مریم‌ مؤیدی لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان امانت دار دلم باش pdf از مریم‌ مؤیـدی لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مریم‌ مؤیـدی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/معمایی

خلاصه رمان امانت دار دلم باش

رضا شرخر براي ترسوندن سالاري، دخترش عسل رو مـیـدزده اما قبل از گرفتن پولش سالاري به طرز مشکوکی

بر اثر تصادف کشتـه مـیشـه رضا مجبور مـیشـه عسل رو آزاد کنه عسل شکـایت مـیکنه و پلیس رضا رو دستگیر مـی‌کنه

عسل براي آزادي رضا شرط مـیذاره که اگـه مـیخـواد آزاد بشـه بایـد باهاش ازدواج کنه چون قاتل پدرش رو شناختـه

ولی نیاز به کمک داره..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان آواره

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان بغض غزل  از فرخنده موحد راد

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بغض غزل pdf از فرخنده موحد راد با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان فرخنده موحد راد مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان

داستان مربوط به دختر شیطونی به اسم غزل که حسابی تنبل وبانمکه که طرفدارای زیادی داره.دوست برادرش نیما که اسمش سهیل هستش چون خانواده ای نداره با این خانواده ارتباط گرم وصمـیمـی داره وعاشق خـواهر بزرگ غزل عسل مـیشـه که…

پایان بسیار جالب

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان آراز  از بهار ک

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آراز pdf از بهار ک با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان بهار ک مـیباشـد

موضوع رمان : پلیسی/انتقامـی/هیجانی

خلاصه رمان آراز

داستان رمان درباره ی سرگرد پلیسی هستش که با دخترش تنها زندگی مـی کند.

مشکلات زندگی و اداره کردن کودک چند ماهه برای مرد تنهایی مثل آرازسختـه و

برای همـین گـاهی مجبورمـیشـد از اطرافیانش که ازجمله همکـارانش مـی شـد کمک بگیرد.

پلیس بودن آراز سرانجام باعث دردسر هایی برایش مـی شـد که آخرین آن دزدیـده شـدن

دخترش به قصد انتقام بود که یاسر…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان انتقام جویی سرد

قسمت اول رمان آراز

هيچ چيز مثل صداي زنگ تلفن نمي تـوانست اعصاب آراز را خـورد كند . حاال كه شيفت وي در حال

تمام شـدن بود بود مي خـواست كم كم اداره را ترك كنند

بله ، سروان رادپور دايره جنايي بفرماييد سروان چيه پسر سر گرد

اه طاها تـويي ؟ …و نفسي از سر آسودگي كشيد

بله كه منم منتظر كي بودي نكنه مادر زنت؟

نه بابا ترسيدم باز خبري بشـه امروز خيلي خستم دلم مي خـواد برم خـونه و دوش بگيرم و بخـوابم

چرا ؟واسه پرونده ي همون جنازه ي بدون هويت؟

اره ….امروز سروان محمدي هم منتقل شـد دست تنها بودم

كجا رفت اين محمدي؟ به بوشـهر منتقل شـد البتـه خـودش خـواست زنش اهل اونجا بود ..

اهان طرف پس زن زليل بوده

فكر كنم حاال تـو اون رو بي خيال واسه چي زنگ زدي؟

دلم برات تنگ شـده بود

ديوونه بازي در نيار ما كه ديروز تـو جلسه با هم بوديم

راستي آراز اين پسره همون سربازه منشي رو مي گم خـوب ؟

كمي ازش تعريف كن ….بهش پاداش بخـوره از سربازيش كم كنند پسر خيلي با شعوريه

چطوري به اين نتيجه رسيدي اون وقت؟

از اون جايي كه هنوز حكم رسمي ما نرسيده اين پسر منو سرگرد صدا زد

اهان …

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان